کنسرت عشق | پارت ۴ |
صبح
ویو جنی🦢
از خواب پاشدم ارایشی نکردم ففط یه رژ لب زدم و روش یه ماسکه مشکی لباسامو پوشیدم و چمدونمو ورداشتم دخترا همه حاظر پایین بودن لبخندی زدم
جنی: خب بریم؟
رزی: هوم بریم
سواره ون شدیم و سمته فرودگاه شدیم بی تی اس هم همزمان با ما اومد جیغا شروع شد مجبور بودیم بدون توجه بریم سمته هواپما هواپیما رضرو شده بود سمتش رفتیم صندلی ها ۲ تا ۲ تا بود جیسو و لیسا کناره هم نشستن چون ارژیشون فوقه زیاد بود ولی منو رزی خوابمون میومد از صندلی پشت صدا اومد سرمونو سمتش برگردوندیم اگر اشتباه نگم باید شوگا و جیمین باشم تک خنده ای کردیم و طولی نکشید که خوابمون برد سره رزی روی شونه ی من بود و سرمه منم روی سره رزی و خوابببب
ویو کوک 🐬
تهیونگ اصرار شدید داشت که میخواد کناره جیهوپ بشینه و نشست جین کناره من بود و حصابی انرژی داشت منم که کله دیروز رو خوابیدم نگاهم به لیسا افتاد که گیج به اطرافش نگاه میکرد اروم طوری که خودش بشنوه گفتم
کوک: لیسا ( اروم)
لیسا: بله ( اروم )
کوک: بیا پشته هواپما ( اروم )
لیسا: اوکی ( اروم )
لیسا: ام جیسو من الان میام باشه
جیسو: باش
لیسا: لبخندی زدم و از روی صندلی بلند شدم و اروم دمباله کوک رفتم
بله چیکارم داشتی
کوک: خیلی خشگلی
لیسا: ممنون ( با حرص )
کوک: می دونستم ناراحته پس گفتم
امم خوب راستش کارت داشتم که گفتم بیای اینجا
لیسا: چه کاری ( دست به سینه وایمیسته )
کوک: ( پسته سرشو میخارونه ) شرمندم اون روز که باهات بد حرف زدم اصلن نخوابیده بودم و خسته بودم بخشید
لیسا: ها چی نه مهم نیست پیش میاد من گشنم باشه بدترم
کوک: هوم ( میخنده )
ویو جیسو 🕊
روی صندلیم وول میخوروم که با صدای جین صرمو برگدوندم
جین: اممم جیسو اون روز خیای خوب بود نه
جیسو: هوم ادامه باحالی هستی فکر نمیکردم
جین: یاااااا توهم بامزه ای هااا
جییو: ( میخنده)
ویو جنی🦢
از خواب پاشدم ارایشی نکردم ففط یه رژ لب زدم و روش یه ماسکه مشکی لباسامو پوشیدم و چمدونمو ورداشتم دخترا همه حاظر پایین بودن لبخندی زدم
جنی: خب بریم؟
رزی: هوم بریم
سواره ون شدیم و سمته فرودگاه شدیم بی تی اس هم همزمان با ما اومد جیغا شروع شد مجبور بودیم بدون توجه بریم سمته هواپما هواپیما رضرو شده بود سمتش رفتیم صندلی ها ۲ تا ۲ تا بود جیسو و لیسا کناره هم نشستن چون ارژیشون فوقه زیاد بود ولی منو رزی خوابمون میومد از صندلی پشت صدا اومد سرمونو سمتش برگردوندیم اگر اشتباه نگم باید شوگا و جیمین باشم تک خنده ای کردیم و طولی نکشید که خوابمون برد سره رزی روی شونه ی من بود و سرمه منم روی سره رزی و خوابببب
ویو کوک 🐬
تهیونگ اصرار شدید داشت که میخواد کناره جیهوپ بشینه و نشست جین کناره من بود و حصابی انرژی داشت منم که کله دیروز رو خوابیدم نگاهم به لیسا افتاد که گیج به اطرافش نگاه میکرد اروم طوری که خودش بشنوه گفتم
کوک: لیسا ( اروم)
لیسا: بله ( اروم )
کوک: بیا پشته هواپما ( اروم )
لیسا: اوکی ( اروم )
لیسا: ام جیسو من الان میام باشه
جیسو: باش
لیسا: لبخندی زدم و از روی صندلی بلند شدم و اروم دمباله کوک رفتم
بله چیکارم داشتی
کوک: خیلی خشگلی
لیسا: ممنون ( با حرص )
کوک: می دونستم ناراحته پس گفتم
امم خوب راستش کارت داشتم که گفتم بیای اینجا
لیسا: چه کاری ( دست به سینه وایمیسته )
کوک: ( پسته سرشو میخارونه ) شرمندم اون روز که باهات بد حرف زدم اصلن نخوابیده بودم و خسته بودم بخشید
لیسا: ها چی نه مهم نیست پیش میاد من گشنم باشه بدترم
کوک: هوم ( میخنده )
ویو جیسو 🕊
روی صندلیم وول میخوروم که با صدای جین صرمو برگدوندم
جین: اممم جیسو اون روز خیای خوب بود نه
جیسو: هوم ادامه باحالی هستی فکر نمیکردم
جین: یاااااا توهم بامزه ای هااا
جییو: ( میخنده)
۳.۹k
۰۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.